جدول جو
جدول جو

معنی چرخ گیتن - جستجوی لغت در جدول جو

چرخ گیتن
جستجو کردن، گشت و گذار، جستجو کردن، گشت و گذار
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ گُ کَ / کِ دَ)
گیج رفتن سر. چرخ خوردن سر. دوار داشتن سر. سرگیجه رفتن. دوران داشتن سر. رجوع به چرخ خوردن شود
لغت نامه دهخدا
یاوه گفتن، حرف مفت زدن، چرند گفتن، مهمل بافتن، مزخرف گفتن، لیچار بافتن، یاوه سرایی کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
چرخیدن، گشتن
فرهنگ گویش مازندرانی
گردیدن، گردش کردن، جستجو کردن، دنبال گم شده گردیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
چرخیدن به دور خود گردیدن، جستجو کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
پا گذاشتن، گرفتار شدن، مماس شدن
فرهنگ گویش مازندرانی